۵ شنبه

سلام به همه

باید الف بدم

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 چه خبر ها ؟ الان این کوچیکه از لای نرده های تختش یواش اومد بیرون و فرار کرد تا من روم کردم از این راه نبود .

بزرگه مهمونه پدر بچه ها هنوز نیامده نهار بخواد فردا هم جمعه است خوب باشه .

دل نشین شد سخنم تا تو قبولش کردی

آری آری سخن عشق نشانی دارد

عزیزم چون قافیه تنگ افتد شاعر به جفنگ افتد اگه من یه کلمه رو تو شعر بلد نباشم جاش یه هم وزن میزارم اشکالی هم نداره خود شاعر هم اجازه داده گفته تو راحت باش .

این کوچولو تازگی میره تو خونه خراب کاری میکنه نمیشه ولش کرد

ما یه غلطی کردیم پرده ها مون کندیم شستیم حالا کیه که اتو شون کنه کیه که آویزون کنه اصلا به من نیامده خانه تکونی . دیروز از صبح دویدم تمام خونه جارو گردگیری و تمیز کردم امروز تقریبا اثری ازش نیست

الا ن باید به چند نفر لینک بدم چند روز پیش کردم نشد . بای  

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مرجان پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:42 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

آخ گفتی خونه تکونی یادم اومد که هفته پیش اتاقمو تکوندم همونطور نصفه نیمه ولش کردم :دی

حالا ما هم باید الف بدیم ؟

آن یار کزو خانه ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود

د بده

الی جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:37 ب.ظ

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

د بده

این کوچیکه و بزرگه بچه های خودت هستن؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد