هپینس

به به سلام به همه خوبین خوشین سلامتین ؟ الان دوستم از خانه مان رفت و لی من شاد شادم که آمد .تازه اون آلبالوی گرد و قلمبه هم گفته مشکلی با من نداره که باز هم باعث شادی و شعف بسیار است که از دست دادن یک دوست خسارت بسیار بزرگ و غیر قابل جبرانی میباشد و قلب من ضعیف تر از انی است که همچین چیزی را تحمل کند . در مورد باشگاه استعدادهای بی همتا . میخواستم چند تا از استعداد ها م رو بگم که احتمالا هیچ کدام بی همتا نباشد .

۱. گرفتن عکس وقت و بی وقت .

۲. خوردن قهوه و گرفتن فال .

۳.دادن مهمانی وقتی که خونه ام مثل بازار شام .

۴.گفتن حرفهای راست دقیقا در همان لحظه ای که بهتره این حرف گفته نشه .

۵. دوست شدن با بچه و بزرگ .حتی اگه اصلا نخوان دوست شن .

 

خوب بگذریم .دیگه خیلی حرفی ندارم . باز هم شب جمعه است و فردا وقت گردش رفتن و منم دل به باد میدهم که برم .

توی هفته نو سرم بسیار شلوغ است شنبه کلاس آشپزی ۱شنبه و ۲ شنبه هم مهمانی الان یادم رفت ۲ شنبه کجا بودم هااان یادم آمد . ۱ شنبه عصر هم کلاس عربی  که خیلی دوسش دارم . ولی مشق نمینویسم بس که با حالم . خوبه که من دانشگاه نرفتم اگه نه چه نابغه ای میشدم . بااااااااابی . یه چیزی بگم حالتون گرفته شه نه نمیگم . راستی فیلم غیر منتظره کی دیده ؟ خوبه ؟ من میخوام برم ولی با این برنامه سنگین کی میتونه بره؟

 

خیابون

یه روز داشتم تو خیابون عکس میگرفتم این خانم جلوم سبز شد منم انداختمش خدا کنه نبینه اینجا اگه نه میکشتم .

 

استعفا

بدین وسیله من رسما از بزرگسالی استعفا میدهم و مسئو لیتهای یک کودک ۸ ساله را قبول میکنم .

میخواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم آنجا یک هتل ۵ ستاره است .

می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است چون میتوانم آن را بخورم.

میخواهم در یک چاله آب بازی کنم و بادبادک خود را در هوا پرواز دهم .

میخواهم به گذشته برگردم وقتی جدول ضرب بلد نبودم وقتی نمیدانستم چه چیزهایی را نمیدانم و هیچ اهمیتی نمیدادم .

میخواهم فکر کنم دنیا چقدر زیباست و همه راستگو و خوب هستند .

میخواهم ایمان داشته باشم هر چیزی ممکن است  و میخواهم از پیچیدگیهای دنیا بی خبر باشم .

میخواهم دوباره به همان زندگی ساده خود برگردم .

میخواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم . به یک کلمه محبت آمیز .

به عدالت به صلح به فرشتگان به باران و به.......

این دسته چک من سوئیچ ماشین کارت اعتباری و بقیه مدارک مال شما .

من رسما از بزرگسالی استعفا میدهم .

                                        سانیتا سالگا

جالب بود نه ؟

اوقات بی کاری

سلام

بعد از چند وقت میخواهی فیلمی که از دوستت گرفتی نگاه کنی به خودت میگی اول ببینم این ۵ تا کانال تلویزیون بالاخره هیچ برنامه جالبی میذاره  میبینی بعله ۴ تا فیلم سینمایی در حال پخشه اون روزی هم که هیچ سرگرمی خاصی نداری و از بی کاری داری غش میکنی تلویزیون هم همکاری میکنه و هیچ برنامه ای نمیذاره هر وقت ۴ . ۵ تا موضوع تو کلته که تو لاگت بنویسی کامپیوتر در دسترس نیست . بعدش میشینی پشت خط مخت سوراخ میکنی که اون ۴ تا موضوع چی بود  .

زمین خوبه آسمان هم بچه ها نشستن اینجا اولی گیر داده که هر وقت شما نوشتین نوبت منه؟ دومی هم حتما میخواد رو به مانیتور بشینه روی میز  تا احساس خوبی بهش دست بده .

غذا هم نمیخوره داره دندون در میاره . اولی داره میخونه بدون اینکه معنی کلمه ها رو بفهمه فقط  حروف میشناسه  

 

یکشنبه اسکاره الان فهمیدم کیا نامزدن حتما بزودی فیلمهاش هم میاد اینجا ولی من آخرین جیمز باند رو میخوام نمیدونم ساخته شد یا نه .

نمیگم دانیل کریگ از قد و تیپ به شون کانری میرسه ولی نمیدونم اندازه شون ازش خوشم اومده دست خودم نیست . مخصوصا توی کازینو رویال که هی سونی اریکسون دستشون بود من حال میکردم

خوب دیگه بای این نمیذاره

کم کاری

با تشکر از عزیزانی که آمدند به علت تیره بودن زمینه قرمز بد شد منم عاشق قرمزم دست خودم نیست بلوزام هم همه قرمزن اون قدیما هم تو یه پست نوشتم که همچین رنگ قرمز و انتخاب میکنم مثل این که بار اول میبینمش فعلا تیره نوشتم زمینه دل باز گذاشتم میدونین مامانم چی بهم گفت پاک حالم گرفته شدگفت تو که هیچ کار بلد نیستی تو این مایه ها گفت چون آشپزیت بده برای مهمونی من هیچ کار نکن فقط ظرف بشور  من و میگی همین فردا میرم کلاس آشپزی پیش خالم که بعدش با یک فسنجون یا خوراک فیله حال همه رو بگیرم به من میگن  هر کار بخوام میتونم بکنم . بچه ها خوابن یکیشون داره دندون در میاره اون یکی هم از صبح مهمونی بوده و غش کرده مسنجر  الان هیچ کس آن نیست حرفی هم واسه گفتن نیست رفیق رفیقهای قدیم با مرام اینا چین هر لحظه هوای دیگری دارن بی خیل . امشب میخوام غر بزنم بابا چرا به من گیر میدین هان میخوام عصبانی باشم میخوام غش غش بخندم من آدم بدی هستم حالا که چی نمیتونم یک خلقی رو راضی نگهدارم نمیتونم با وقار باشم سخته برام خانم بودن میخوام رو راست باشم این دنگ و فنگای زندگی این تعارفها اینا رم هیچ کدوم بلد نیستم این زیر آب زدن این سیاستها زرنگیها اصلا من این کاره نیستم  .آخی خالی شدم اگه کسی هم بعدا گیر داد نداد میخوام گلدون بخرم بزارم بالکن با صفا شه در ضمن همسایه روبرویی که خیلی هم آدم خوبیه من و نبینه راحت بیام برم

دوباره جمعه نزدیک شد هوای دشت پیدا شد خدا این جمعه هم مهربان و بزرگه مثل همه روزهای هفته پس خدایا به امید تو

عکس

تا دا ........ اینم عکس کار دست خودم که با کانن اس ۵ گرفته شده راستش عکاسی رو از نگارندگی بیشتر دوست دارم ولی پر حرفی هم حال میده تو یه مجله نوشته بود عید ۸۷ مهران مدیری برنامه میسازه هورا البته اگه من توی کشور نبودم شما ببینین تعریف کنین دیشب خورش بادمجانم له شد چون که دیر شام دادیم

دو شنبه صبح هم مهمان دارم یک مهمانهای خوب . عجب خونه خویی داریم همش مهمون