یاس آبی تا به حال دیده بودین تو حیاط عمه ام پر از گلهای جالبه  

 

 

 

اینم یکی از اوناست نمیدونم چیه .شاید یه جور فلفل  

 

 

 

این گل همون توپ سبز تو پست قبلیه  

 

 

 

عناب . میگن برای فشار خون خوبه .  

 

 

 

تاج خروس

گردش

 

 

 

گردش رفتن خیلی خوبه . میخواستم عکس کمد بزارم آپ نشد منم بی خیال شدم فقط بگم جا کتابی قشنگیه بیاین ببینین  

 

outing 

 

 

 

 

 کوهپیمایی بریم . اگه اندازه قبلا انرجتیک بودم میرفتم  

 

AROUND TOWN  

 

 

 

مدتها بود میخواستم این منظره رو ابدی کنم خوب شد تا خراب نشد خونه تونسم  

 

old and new  

 

 

 

این توپهای سبز از یک گلهای کوچیک سفید در میان جالبه اسمش بلد نیستم  

 

i dont know its name  

 

 

 

خوب خداحافظ من میرم بیرون گردش . کاری ندارین از همه جور گردش حال میکنم با ماشین تو خیابونای شلوغ که زحمتش با راننده است کیفش با من تا گردش بیرون شهر که زحمتش با منه چون باید همه خوراکیها حاضر کنم ببرمبعد ظرف کثیف بیارم ولی به خستگیش می ارزه  

 

 

 

حسن ختام خدا حافظ

نجاری

 

 

دیروز تو خونه یه کمد ساختیم قشنگ  

 

yesterday we made a bookshelf in our house these belongs to the man who came and erected it  

 

خانمهای محترم من مجبورم یه توضیح انگلیسی بنویسم سوال نکنین یه دوستی خواسته  

 

 

  

this is my balcony  

 

دم عکاس گرم  

 

 

 

for my new friend  

 

an ideal man! oh the ideal man should talk to us as if we were goddesses  

and treat us as if we were children .  

he should refuse all our serious requests and gratify every one of our whims . he should encourage us to have caprices and forbid us to have missions . he should always say much more than he means and always mean much more than he says . 

 

          oscar wilde  

 

 

 

 

بهترین عکس پریروز نشنال جیوگرافی گفتم شما هم ببینینش جالبه

شعر

برده است  که؟ یاری . چه؟ دل . از دست که؟ من  

خود دادیش دل؟ نی چه شد ؟ بربود . چون ؟ با مکر و فن  

کارش چه باشد ؟ دلبری. دل از کسی برده؟ بلی 

از چند کس؟ از یک جهان . از چه قبیل از مرد و زن  

جان میستاند چشم او ؟ آری . چه گه ؟ گاه نگاه  

دل میکشاند زلف او؟ آری . چگونه ؟ چون رسن  

تندی کند؟ آری . کجا ؟ هر جا که باشد عاشقی  

شور افکند ؟ آری . چه گه ؟ هر گه که میگوید سخن  

شیرین بود لعلش؟ بلی. بوسی تو او را ؟ کی توان 

در حسرتش چون میکنی؟ جان میکنم چون کوهکن  

در دل چه داری؟ عقده ها . از چه ؟ از آن زلف سیه  

هرگز گشاید عقده ات ؟ آری چو بگشاید دهن   

خواهی کشی او را به بر ؟ آری چسان؟ همچون قبا  

از شوق آن چون میکنی؟ پاره کنم . چه؟ پیرهن  

فرصت تویی؟ آری منم . زاهل کجا ؟ شیرازیم  

سودا چه داری ؟ عاشقی . سودت چه؟ رنجست و مهن  

 

 

                              فرصت الدوله